تو رفتی و من آغوشم که پر بود از تو شد خالی
ستون کردم وجودم رو زیر یک سقف پوشالی
هنوز از یاد تو سبزم ولی افسوس تنهایم
یه لحظه با تو بودم یه عمری سرد و متروکم
تو یادم دادی از غصه نمی پرسم ، نمی میرم
من از آیینه با هق هق سراغت رو نمی گیرم
تو یادم دادی ازبارون به جز گریه نمی پرسم
نجاتم دادی از این تن ، تو رگهام بودی همچون سد
یکم آغوشتو وا کن تا دعوت شم به خوابیدن
تو یادم دادی ابری بودن و هرگز نباریدن
بزار امشب کنار تو من از تشویش خالی شم
تو بودی یاد من دادی که با تو خوب و عالی شم
تو یادم دادی از غصه نمی پرسم نمی میرم
من از آیینه با هق هق سراغت رو نمی گیرم
تو یادم دادی از بارون به جز گریه نمی پرسم
نجاتم دادی از این تن ، تو رگهام بودی همچون سد...
اگه احساسمو کشتی
اگه از یاد منو بردی
اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی
بدون اینو که دل من شده جادو به طلسمت
یکی هست این ور دنیا که تو یادش مونده اسمت...
توی یك نامه نوشتم : همه زندگیم شدی تو
تو جوابم دادی اما : زندگی هست ، اما بی تو
من نوشتم كه : یه روزی دلو باختم توی چشمات
تو به من می گی كه : اون روز هوسی بوده تو چشمات
من نوشتم كه : هوس هم می تونه یه عشق پاك شه
تو نوشتی : زندگی هم ، می تونه بی تو بنا شه
من نوشتم كه : شدم آب ، همچو شمعی رو به دریا
تو نوشتی : خسته ام من ، رفته ای دیگه تو از یاد
من نوشتم : اما اینجا ، همه یاد تورو كردن
تو نوشتی : اینه دنیا ، دل به دیگری سپردن
من نوشتم : چه كنم من ، كه بشی تو یار خونم
تو نوشتی : زندگیتو ، یه كتاب كن تا بخونم
من نوشتم كه : كتابه ، زندگیم همش تو هستی
تو نوشتی : كه دروغه ، حالا حتماً دیگه مستی
من نوشتم : آره مستم ، مستِ اون چشمای نازت
تو نوشتی : تو دروغی ، بسه دیگه نمی خوامت
من نوشتم كه : می میرم اگه گفتی نمی خوامت
تو نوشتی : نمی خوامت ، نمی خوامت ، نمی خوامت
من نوشتم با تمنا : دیگه بس كن كه شدم آب
تو نوشتی : این سرابه ، زندگیتو نده بر آب
من نوشتم كه : سرابم واسه من یه جور امیده
تو نوشتی كه : دیوونه ، این امید نا امیده
من نوشتم : نگو اینو ، من امیدم به جوابه
تو نوشتی : این جوابت ، من كه گفتم ... نمی خوامت
من نوشتم : اشكای من ، شده بدرقه ی راهت
تو نوشتی : عاشقی كن ، بگذر از من با نگاهت
من نوشتم : عاشقم من ، عاشق یه لحظه با تو
تو نوشتی : خسته ام من ، خسته از حكایت تو
من نوشتم كه : می خونم من لالایی واسه خوابت
تو نوشتی كه : جدایی ، بهترین داروی خوابه
من نوشتم كه : جدایی ، می شكنه قلبمو جانا
تو نوشتی : چه كنم من ، این یه رسمه توی دنیا
من نوشتم : حالا كه تو ، داری می ری بهترینم
منم از غصه می میرم ، تا كه دوریتو نبینم...
عیبی نداره ای دلم اونم گذشت به سادگی
چه جوری بازی می کنه با عاشقا این زندگی
چه خوابی دیده روزگار واسه همه دلای تنگ
واسه ی چشم نگرون ، واسه یه احساس قشنگ
عیبی نداره ای دلم کوچه ی تو یک طرفه س
هر کی میاد و رد میشه نگو واسه همین دفعه س
یادته که به خاطرت غرور من شکسته شد
اما حالا بیا ببین دفتر عشقم بسته شد
عیبی نداره ای دلم همین ترانه کافیه
عشقو فراموش می کنم تو فرصتی که باقیه...
سكوتم نشـــــــــكن و بگذار تا من
درون خــــــــــــــلوتم ، تنها بمانم
دلم را نشكن و بگذار اي عـــشق
سرود زيستن ، با تــــــــو بخوانم
دلم آيينه گردان رخ تــــــــــوست
مزن سنگي و مشكن جـــام شيشه
نهال عمرمن با تو بهاري است
مزن برريشه ام ، آهنگِ تيـــشه
بيا با هم بخنديم زنــــــــــدگي را
كه دنيا بي تو زنداني سـياه است
بيا بر شانه هاي هم بگريـــــــيم
كه تنهائي دل راسوز و آه است
تو تفسير كتاب عشق پـــــــــاكي
تو رويايي ترين ليـــــــلي عاشق
تــــو را در آسمانها مي شناسند
قــــناري ، بي مثالم ، اي شقايق
سكوتم يك سبد روياي ســـــــــبز
ترنم هاي احســـــــــاس تو دارد
مخواه اي مرغ عاشق ،مرغ عاشق
سكوتم ،جاي ديگر پـــــــا گذارد
غم عشق تو ، رويا ، زندگـــاني
به تار و پود جانم ريــشه دارد
بجز سوداي جانسوزت قـناري
دل من كي ؟ كجا ؟ انديشه دارد؟
تو فرياد ســـــــــكوتم را شنيدي
كنون بگذارتا با تــــــــــو بمانم
سكوتم مملو از راز تمـــــــناست
تمنا مي كنم ، با تو بــــــــمانم….
منم اين خسته دل درمانده ، که به تویه بيگانه پناه آورده
منم آن از همه دنيا رانده که در رهت هستي خود گم كرده
از ته كوچه مرا ميبيني ، ميشناسي و در ميبندي
شايد اي با غم من بيگانه ، بر من از پنجرهاي ميخندي
با تو حرفي دارم....... خستهام........ تنهایم
جز تو اي دور از من ، از همه گریزانم
گريه كن،گريه،نه بر من خنده ، ياد من باش و دل غمگينم
خوب ديروزي من ، در بگشا كه بگويم ز تو هم دل كندم
خستهام از اين همه دلتنگيها ، بر تو و عشق و وفا میخندم
با تو حرفي دارم....... خستهام..........تنهایم
جز تو اي دور از من ، از همه گریزانم…
Walk with me, the path of life,
to explore every bend of the road
Enjoy with me the beauty of life,
along its wonderful way
Find comfort with me, in each other's arms,
when grief crosses our path
Find strength with me, in each other's strength,
when despair lies in wait
Laugh with me, a single true laugh,
to enlighten another's distress
Cry with me, a single true tear,
to understand true happiness
Cherish with me, the wonders of life,
as they need to be preserved
Rejoice with me, in the mysteries,
of what is yet to be
Find peace with me, in each other's souls,
when the world has gone insane
Find love with me, in each other's hearts,
until this life has been fulfilled
And when the path comes to an end
I hope we can say from within
We've known the beauty of true love,
our love came from within…